پرچم سرخ

مادامی که چفیه بر گردن مردا ن و بر سر زنان ماست ، ما در جنگیم ... مقاومت رمز عملیات ماست.

پرچم سرخ

مادامی که چفیه بر گردن مردا ن و بر سر زنان ماست ، ما در جنگیم ... مقاومت رمز عملیات ماست.

پرچم سرخ

یا الله

حک می شود در این سنگر اگر خدا بخواهد از قلم شکسته ی ما و از مقاومت و شهادت از ولایت و مقاومت، حرف دل ، دلی که ردپای معبود را برخود داغ نهاده ....
حرف هایی که از جنس ما نیست اما بواسطه ی ما ، هست و هست ...

آخرین مطالب

و فاطمیه ای که گذشت .....

جمعه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۰۹ ب.ظ

هو الحق


و فاطمیه ای که گذشت ....

دیگران شاید بگویند ( که حتما هم می گویند) ما همیشه در حال روضه و عزاداری هستیم و گریه .... بی خبر از آنکه بدانند ما رزق خود را از همین سیاه پوشی ها می گیریم.

و فاطمیه ای که گذشت ....

میان روضه ها به این فکر می کردم که اگر مادر حرم داشت، تا به حال چه بی حرمتی ها که نمی شد به ایشان (البته می دانم ما نمرده ایم) ..... چه جسارت ها..... وقتی که زینب هنوز هم طعم اسارت می چشد، به سبب همان حقد و کینه ها* که همیشه به فرزندان علی و آل محمد دارند .... و بمیرند از این حسادت ها و حقد ها و کینه ها....

و فاطمیه ای که گذشت ....

امسال اولین سالی بود که تنها برای خود مادر گریستم.... خود خود مادر

و فاطمیه ای که گذشت ....

عجیب خو گرفته ام با روسری و مشکی اش،دل نمی کند، دل از رنگ مشکی اش

و فاطمیه ای که گذشت ....

باز هم گمنام ها آمدند و اتمام حجت اند با مردم فریب خورده ی این زمان.... ای دریغ از تنهایی های بی امان 

و عید ....

و فاطمیه ای که گذشت ....
چنان چند ساعت بعد از فاطمیه، رسانه ها دانگ و دینگ راه انداختند انگار که صد سال بود در ماتم و انگار به خودش رنگ عید ندیده بود
نه اینکه ما دل مرده حالیم، که با این روضه ها آرام آرامیم..... نه اینکه حال ما زار و نزار است،دنبال عزاییم ... نه .... اما
اما عید امسال ارزانی همه به خصوص دولتی که مجازی، ارزانی را به مردم قالب کرده و تا زانوهایشان، کلاه بر سرشان گذاشته است 
این عید ارزانی همه آنانی که فکر می کنند عید دارند
در واقع عیدی نیست
نه اینکه ما افسرده حالیم، نه، اما نه بوی عید می آید و نه حالِِ تحویل....
درجا می زنیم و هنوز در عیب ها سبقت می گیریم....
که هنوز خون می چکد از دست ها و رفتارها و زبان ها و فکرها و آسوده ایم از بی آسودگی جان ها ....
این چه عیدی ست که هنوز کوری و کری مد است و باطل،حق....
عیدی که دنیا هم دیگر حال و حوصله اش را ندارد، بهار یک ماه زودتر آمد و جوانه زد و رفت ....


نه باز هم بهانه ها قافیه شدند تا تو بیایی....
حالا که می شمارم می بینم این چه عیدی ست که تو را ندارد ..... شاید غصه ی دلم تو باشی که هنوز هم نیستی و ضمیر ناخودآگاه می داند خودآگاه که تو را کم دارد و این خود، مست و بی خود از خود، بی خبرِ کوچه ها می گردد و حس نو بودن و عید ندارد ....

که هنوزم که هنوز است حسین بن علی در پی یار است و ........




****عیدتان مبارک****



****

* می بینم دهان های با حقد و غضب گشوده شده را، چه کنم اگر کسی نمی بیند ....أین عمار
۹۴/۱۲/۲۸
صریر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">